از قدیم الایام موضوع مدّعیان دروغین یکی از مسائل چالشی و دردسر ساز جامعه مهدوی به شمار می آمد، جریان انحرافی که نوعاً سعی داشته است مسیر اصولی و مذهبی و هوشمندانه شریعت اسلامی را از ریل اصلی خارج کرده و جامعه اسلامی را سوار بر قطار تحجرگرایی، خرافه گرایی، اباحه گری و افراطی گری نماید.  ولی در این بین حضرات معصومین (علیه السلام) مقیاس های طلایی و ماندگاری را در پیش روی امّت اسلامی قرار داده اند که بهره مندی صحیح از آن مقیاس ها می تواند افراد را از گرفتار شدن در این گونه جریان های منحط انحرافی مصون دارد.

 
جایگاه مرجعیت دینی در غیبت کبری

در  فضای بحرانی و آغشته به فتنه جریان های انحرافی یکی از مهمترین و کارآمدترین مقیاس های نجات، رجوع به اهل علم و نخبگان مذهبی و دینی است، خدای متعال در قرآن کریم در خصوص رجوع به اهل علم می فرماید: «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ إِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ؛[1] اگر نمى‏دانید، از آگاهان بپرسید». رجوع به اهل علم و پرسیدن و تابع آنها بودن مسأله ای که در روایات حضرات معصومین(علیه السلام) نیز مورد توجه قرار گرفته است، بخصوص در زمان غیبت امام معصوم(علیه السلام) و عدم امکان دسترسی به ایشان، در منابع روایی از امام حسن عسکری(علیه السلام) نقل شده است: «فَأَمَّا مَنْ کَانَ مِنَ الْفُقَهَاءِ صَائِناً لِنَفْسِهِ حَافِظاً لِدِینِهِ مُخَالِفاً عَلَى هَوَاهُ مُطِیعاً لِأَمْرِ مَوْلَاهُ فَلِلْعَوَامِّ أَنْ یُقَلِّدُوهُ وَ ذَلِکَ‏ لَا یَکُونُ‏ إِلَّا بَعْضَ‏ فُقَهَاءِ الشِّیعَةِ لَا جَمِیعَهُم‏؛[2] هر کس از فقیهان که مالک نفس خود و نگاهبان دین خویش باشد، و با هواى نفس خود مخالفت کند، و مطیع فرمان خداى خویش باشد، بر عوام است که از او تقلید کنند، و این امر نیست جز در بعضى از فقیهان شیعه نه همگى آنان». امام در این روایت ارزشمند فقیهان جامع شرایطی که دارای اوصاف خاص، علمی، اخلاقی و دینی هستند  را به عنوان مقیاس و شاخص تبعیت معرفی کرده است: «فَلِلْعَوَامِّ أَنْ یُقَلِّدُوهُ» این موضوع برای جریان های انحرافی بسیار سخت و زجر آور بوده است؛ چرا که فقهای دینی به عنوان مرزبانان فقهی، فرهنگی و مذهبی همواره مانع جولان و نفوذ آنها بوده از این رو تنها راه حل را در حذف و تخریب آنها به کار گرفته اند.

 
جریان انحرافی احمد الحسن و تخریب فقها

در حالی که اهل بیت پیامبر(صلّی اللّه علیه و اله) توجه ما را به فقها و علمای جامع الشرایط جلب می کنند؛ جریان افراطی، تکفیری احمد الحسن تلاش می کند، این شاخص های بسیار مهم و کلیدی مذهب شیعی را با چالش و تخریب جدّی مواجه کرده و آنها را از معادلات دینی و مذهبی و فکری جامعه اسلامی کنار بگذارند. برای نمونه در یکی از نوشته جات  خود در تخریب فقها این چنین بی محابا به مراجع حمله می کنند:

آنها حتماً ریا کار هستند و همه اعمالشان ریاکاری است. پس گریه آنها بر امام حسین(علیه السلام) و نمازشان ریا است و هدفشان فقط تسلط بر قلب مردم و مقام های ناچیز دنیوی است، همانند ریاست دینی، آنها علمای بی عملی هستند که در انتظار حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشرف) شکست خوردند، آنها به تکذیب امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشرف)  بسنده نمی کنند، بلکه مردم را از جهاد در پیشگاه او و مبارزه با کفار که تا دولت ها ی اسلامی را به غارت بردند باز می دارند.[3] برخی از محققان و مهدویت پژوهان بر این باورند که بعید نیست در آینده نزدیک این فرقه تکفیری و انحرافی وارد در مباحث امنیتی جامعه شیعی شوند و با طراحی سرّی به دنبال عملیات نظامی علیه مراجع  شیعه و کشتار مقلدانشان باشند.[4]

 
جریان انحرافی احمد الحسن و تکفیر مخالفان

یکی دیگر از خصوصیات و ویژگی های خطرناک جریان احمد الحسن، تکفیر شیعیان و مخالفان خود است، در واقع برخی پژوهشگران مهدویت براین باورند این نسخه انحرافی ساخته و طراحی شده جبهه استکباری برای از  بین بردن حرکت شیعی در جغرافیای اسلامی است، کما اینکه پیروان احمد الحسن بر این عقیده اند که احمد بن اسماعیل همان قائمی است که با شمشیر قیام می کند، و به مدت هشت ماه شمشیر خواهد کشید و مردم را قتل عام خواهد کرد، این مطلب به معناست که اگر احمد الحسن قدرت یابد به مدت هشت ماه پی در پی خون مردم را بر زمین خواهد ریخت.[5]
یکی دیگر از مؤلفه و شاخص های بستر ساز جریان های انحرافی و افراطی حمایت و پشتیبانی سازمانی معاندان و بدخوهان نظام سیاسی و اجتماعی شیعه است


مؤلفه  و شاخص های پیدایش جریان های انحرافی

سؤال بسیار مهمی که در خصوص شکل گیری جریان های انحرافی مطرح می شود علل و عوامل ایجاد شکل گیری این جریانان هاست. محققان در این خصوص در دو حوزه وارد شده اند، ابتدا مؤلفه هایی که به طور جزئی و فراگیر در بستر سازی این جریان های فکری و انحرافی دخیل هستند، دوم مؤلفه های استمرار بخش، یعنی اموری که موجب می شود جریان های انحرافی بعد از شکل گیری استمرار پیدا کنند.
 
عوامل و شاخص های بستر سازی برای ایجاد فتنه و انحراف در جامعه
1-جهل و ساده اندیشی توده مردم
به همان اندازه که داشتن علم مانع گرفتار شدن در انحرافات و فتنه های مختلف فکری، فرهنگی، اجتمای و مذهبی می شود به همان اندازه ساده اندیشی، جهل و ساده لوحی بستر را برای تشکیل یک جریان انحرافی فراهم می کند، در واقع مهدویت پژوهان بر این باورند عوامل و افراد جریان ساز انحرافی همواره از نبود دانش، آگاهی و ساده اندیشی افراطی مردم سوء استفاده کرده و تنور انحراف را روشن نگه داشته اند. عدم آگاهی نسبت به نشانه های ظهور، تطبیق و شناساسی خارجی نشانه ها و همچنین عدم توانایی در تحلیل و بررسی روایات صحیح از غیر صحیح.[6]
 
2-آشفتگی فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی
فرهنگ مهدویت و منجی باوری در طول تاریخ همواره نقطه امید رنج دیدگان فرهنگی و اجتماعی بوده است، از طرفی برخی شیطان صفتان همواره سعی داشته اند از این باور نجات بخش نسخه شیطانی خود را به مردم ارائه دهند و خود را به عنوان منجی و نجات بخش دردهای مردم معرفی کنند، چه در سطح کلان بین المللی که ابرقدرهای استکباری خود را منجی بشریت معرفی می کنند و چه در سطح خرد و جزیی که افرادی با شکل گیری برخی جریان های انحرافی مدعی التیام بخشیدن به درد و رنج های مردم ستم دیده را دارند.
 
3-ضعف و کاستی در منابع روشنگری
شاید به طور روشن بتوان منابع ناکافی و کاستی های شناختی و معرفتی را نیزبه عنوان یکی دیگر از عوامل شکل گیری و بستر سازی این جریان های انحرافی معرفی کرد، به طور مثال در «جریان شناسی یمانی» برخی از محققان بر این باورند که جزئیات دقیق و کافی خروج یمانی در منابع دینی و روایی نقل و ضبط نشده است، ولی اگر همین مقدار محدود به طور صحیح و اصولی به مردم اطلاع رسانی می شد، کسانی به خود جرأت نمی دادند از خلأ علمی و معرفتی اقشار جامعه سوء استفاده کرده و موج جریان های انحرافی را ایجاد نمایند.
 
4-حمایت سازماندهی شده معاندان و جبهه استکباری
یکی دیگر از مؤلفه و شاخص های بستر ساز جریان های انحرافی و افراطی حمایت و پشتیبانی سازمانی معاندان و بدخوهان نظام سیاسی و اجتماعی شیعه است، بلاخره نباید از یاد برد که امپراطوری استکباری همواره تمام گزینه های فلج کننده خود را علیه کیان اسلامی به کار بسته است، چه در ابعاد اقتصادی، و چه در ابعاد نظامی، فرهنگی و سیاسی، حمایت رسانه ای گسترده مالی، رسانه ای و نظامی به خوبی می تواند گواه بر این مطلب باشد، و الا اگر این معاندین خواهان برچیده شدن و عدم شکل گیری این جریانات انحرافی در دنیا بودند با بایکت خبری و رسانه ای اجازه جولان آنها را به منحرفین نمی دادند.
 
پی نوشت ها:
[1]. سوره نحل، آیه 43.
[2]. الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسی)، ج‏2، ص458.
[3]. احمد الحسن، المتشابهات، ج1، ص68.
[4].علی محمد هوشیاری، پیشوای اینترنتی، ص 19.
[5]. ر.ک: سید ضیاء خباز، المهدویه الخاتمه، ج1ف ص2؛ علی محمد هوشیاری، پیشوای اینترنتی، ص 20.
[6].خدامراد سلیمانی،  درسنامه مهدویت، ج4، ص172.